|
20 / 3 / 1393برچسب:, :: 15:3 :: نويسنده : ☼admin)suzy)
گفتم : می ری؟ گفت: اره گفتم :منم بیام؟ گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3نفر... گفتم: برمیگردی؟ فقط خندید... اشک توی چشمانم حلقه زدند... سرم را پایین انداختم.دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو پایین اورد ... گفت: می ری؟ گفتم: اره گفت: منم بیام؟ گفتم: جاییی که من میرم جای 1 نفره نه 2 نفر. گفت: برمیگردی؟ گفتم : جایی که من میرم را برگشت نداره! من رفتم.اونم رفت... ولی... اون مدت هاســـت که برگشته و با اشک چشمانش خاک مزارمو شستشو میده...؟! نظرات شما عزیزان:
|